توضیحات
دانلود و مشاهده قسمتی از متن کامل پایان نامه :
دانشگاه قم
دانشکده الهیات و معارف اسلامی
رساله دوره دکتری تفسیر تطبیقی
عنوان:
نقد و بررسی چیستی، مبانی و روش تفسیر تطبیقی
استاد راهنما:
دکتر محمدکاظم شاکر
استادان مشاور:
دکتر محمدتقی دیاری
دکتر سید هدایت جلیلی
نگارنده:
…….
بهار/1394
تقدیم به
پیشگاه شارحان و مفسران قرآن کریم
تشکر و قدردانی
سپاس خدای عزیز را که نهایتِ سپاس من در برابر نعمتهایی که او به من ارزانی داشته است، ذرهای محسوب نخواهد شد. نعمتِ تحصیل در حوزه تفسیر و علوم قرآنی ازجمله این نعمتها است. در این راستا، سپاس ویژه من از استاد فرهیخته، جناب آقای دکتر شاکر است که راهنمایی رساله حاضر بر عهده ایشان بوده است و حضور علمی ایشان در همه مراحل رساله از ارائه طرحنامه تا جلسه دفاع، آرامش و قوت قلب را برای نگارنده فراهم کرده است. همچنین از اساتید محترم مشاور، جناب آقای دکتر دیاری و جناب آقای دکتر جلیلی سپاسگزارم که نکات ارزندهای را در انجام این رساله، متذکر شدند. نیز از اساتید گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم که چه در دوره ارشد و چه دکتری از محضرشان بهره بردهام، بهخصوص استاد محترم، جناب آقای دکتر نکونام، قدردانی میکنم و برای همگی ایشان از درگاه ایزد یکتا، نیکی و سعادت خواستارم.
همچنین از پدر و مادر مهربانم که در همه سالها و روزهای زندگیام، همراهانی بیچشمداشت برایم بودهاند و همواره بزرگوارانه از کنار غفلتهایم گذشتهاند و نیز از همسر عزیزم که پشتیبانی دلسوزانه و همراهی صمیمانهاش، سختی راه تحصیل را بر من هموار کرد، قدردانی میکنم و برای ایشان عاقبتی نیک از پروردگار مسألت دارم.
چکیده
گسترش مطالعات تطبیقی و کارآمدی آن در حوزه علوم انسانی، سبب شده تا این روش مطالعاتی به ساحت دانش تفسیر نیز راه یابد و تا مرز تأسیس رشتهای دانشگاهی با این عنوان پیش رود. این در حالی است که هنوز دیدگاههای مختلفی که در باب تفسیر تطبیقی وجود دارد، مورد سنجش و ارزیابی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر با پیشگرفتن مراحل توصیف، تحلیل و داوری تلاش نموده تا بنیانهای معرفتی مقوله مورد بحث را تبیین کند و به تصحیح و تعمیق کوششهای انجامشده در باب تفسیر تطبیقی بپردازد. بررسی تحلیلی قرائتهایی که از تفسیر تطبیقی وجود دارد، معلوم کرد که در باب چیستی تفسیر تطبیقی، اتفاقنظری میان تفسیرپژوهان وجود ندارد و تفسیر تطبیقی اقسام مختلفی را از حیث متعلق مقایسه دربردارد. در این تحقیق با فرض متعلق دیدگاههای تفسیری شیعی-سنی برای تطبیق، میراث تفسیری از حیث تطبیق مورد بررسی قرار گرفت و معلوم شد که تفسیر تطبیقی نوظهور، صورت تکاملیافته و جامع تطبیق در سنت تفسیری است. همچنین در این مطالعه، سیر تاریخی جریان تطبیق در عرصه تفسیر قرآن و نقاط عطف آن معلوم گردید. با تکیه بر همین اطلاعات، مشخصههای روششناختی تفسیر تطبیقی، از حیث مبانی، رهیافت و روش تبیین شد. مبانی یک مفسر در تفسیر تطبیقی پس از اذعان به وجود اختلاف در تفسیر آیات از حیث مذهب، بر حقانیت باورهای ویژه مذاهب و میزان اعتبار منابع تفسیری مذهب دیگر استوار است که بر اساس این مبانی، دو نوع رهیافت تقریبی و جدلی، رهیافتهای اصلی تفسیر تطبیقی هستند. در این تحقیق، روش انجام تفسیر تطبیقی در دو حوزه نقل و نقد آرا و آسیبهایی که از همین حیث و نیز از جهت مبنا، تفسیر تطبیقی را تهدید میکند، بیان شد تا با پیرایش آنچه رهزن است، بتوان تفسیر تطبیقی را در مسیری هدایت کرد که به ضابطهمندی و کارآمدی هر چه بیشتر دانش تفسیر قرآن بینجامد.
کلیدواژهها: روششناسی تفسیر، مطالعات تطبیقی، تفسیر تطبیقی، تفسیر مقارن، تفسیر مقایسهای، تفسیر فریقین، تفسیر تقریبی، تفسیر جدلی
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول: کلیات 4
1. 1. بیان مسأله تحقیق 5
1. 2. سؤالهای اصلی و فرعی تحقیق 7
1. 3. فرضیههای تحقیق 7
1. 4. اهداف تحقیق 8
1. 5. ضرورت و اهمیت تحقیق 9
1. 6. پیشینه تحقیق 9
1. 7. روش تحقیق 11
فصل دوم: چیستی تفسیر تطبیقی 13
2. 1. توصیف تلقیها 14
2. 1. 1. تلقیها از اصطلاح «تفسیر مقارن» 15
2. 1. 2. تلقیها از اصطلاح «تفسیر تطبیقی» 22
2. 2. تحلیل و نقد تلقیها 29
2. 2. 1. معنایابی تفسیر تطبیقی/ مقارن 29
2. 2. 1. 1. معنایابی واژه «تطبیق» 30
2. 2. 1. 2. معنایابی واژه «مقارن» 33
2. 2. 2. گونهشناسی تفسیر تطبیقی 34
2. 2. 3. هدف تفسیر تطبیقی؛ مطالعه درجه اول یا دوم 40
2. 2. 4. جایگاه تفسیر تطبیقی در میان گونههای تفسیری 45
2. 2. 5. تبار تفسیر تطبیقی 51
فصل سوم: جریانشناسی تفسیر تطبیقی 56
3. 1. بررسی جریان «تطبیق» در میراث تفسیری 58
3. 1. 1. سده اول تا سوم 60
3. 1. 1. 1. تفسیر جامع البیان 62
3. 1. 1. 2. تفسیر قمی 68
3. 1. 2. سده چهارم تا ششم 71
3. 1. 2. 1. تفسیر تبیان 72
3. 1. 2. 2. تفسیر مجمع البیان 76
3. 1. 2. 3. تفسیر کشّاف 82
3. 1. 2. 4. تفسیر مفاتیح الغیب 85
3. 1. 3. سده هفتم تا نهم 94
3. 1. 3. 1. تفسیر الجامع لأحکام القرآن 95
3. 1. 3. 2. تفسیر کنز العرفان فی فقه القرآن 103
3. 1. 3. 3. تفسیر مواهب علّیه 105
3. 1. 4. سده دهم تا سیزدهم 108
3. 1. 4. 1. تفسیر منهج الصادقین 110
3. 1. 4. 2. تفسیر صافی 114
3. 1. 4. 3. تفسیر روح البیان 116
3. 1. 4. 4. تفسیر روح المعانی 121
3. 1. 5. سده چهاردهم تا پانزدهم 129
3. 1. 5. 1. تفسیر المنار 131
3. 1. 5. 2. تفسیر المیزان 137
3. 1. 5. 3. التفسیر الأثری الجامع 144
3. 2. بررسی آثار نامبردار به تفسیر تطبیقی 146
3. 3. سیر تحول تفسیر تطبیقی 160
فصل چهارم: روششناسی تفسیر تطبیقی 166
4. 1. مبانی تفسیر تطبیقی 170
4. 1. 1. وجود اختلاف در تفسیر آیات از حیث مذهب 174
4. 1. 2. حقانیت باورهای خاص مذهبی 175
4. 1. 3. اعتبار منابع خاص تفسیر 176
4. 1. 4. اعتبار کتب تفسیری 178
4. 2. رهیافتهای تفسیر تطبیقی 179
4. 2. 1. رهیافت تقریبی 182
4. 2. 2. رهیافت اختلافجویانه 185
4. 3. روش تفسیر تطبیقی 188
4. 3. 1. توصیف و تبیین دیدگاهها 191
4. 3. 1. 1. تعیین محدوده تطبیق 191
4. 3. 1. 2. نقل مستند 193
4. 3. 1. 3. نقل حداکثری وجوه تمایز و تشابه 193
4. 3. 1. 4. تبیین مواضع خلاف و وفاق و بررسی ادله هر مذهب 195
4. 3. 2. داوری و نقد 195
4. 3. 2. 1. داوری بر اساس مبانی مشترک 196
4. 3. 2. 2. داوری بر اساس مبانی مختص 197
4. 3. 2. 3. ابزارهای داوری 200
فصل پنجم: آسیبشناسی تفسیر تطبیقی 206
5. 1. آسیبهای مبنایی 208
5. 1. 1. تعصب بر پیشفرضهای مذهبی 208
5. 1. 2. جعلی دانستن منابع روایی طرف مقابل 210
5. 1. 3. اطلاق «تفسیر به رأی» به تفاسیر مذهب دیگر 211
5. 1. 4. خارج دانستن فرقه مقابل از دین 212
5. 2. آسیبهای روشی 214
5. 2. 1. آسیبهای حوزه نقل 214
5. 2. 1. 1. عدم ذکر نام صاحبان اقوال 214
5. 2. 1. 2. نقل باواسطه 215
5. 2. 1. 3. نقل نادرست 216
5. 2. 1. 4. اطلاق عقیده عدهای محدود به یک مذهب 218
5. 2. 2. آسیبهای حوزه نقد 219
5. 2. 2. 1. بهکارگیری ادبیات ناپسند 219
5. 2. 2. 2. استدلالهای بعید 220
5. 2. 2. 3. استناد به منابع ضعیف و غیر معتبر 223
5. 2. 2. 4. تکیه به ذوقیات 225
5. 2. 2. 5. رها کردن اقوال بدون داوری 225
5. 2. 2. 6. طفره رفتن از ذکر شواهد و دلایل 226
نتایج و پیشنهادها 228
فهرست منابع 232
الف. کتب فارسی 232
ب. کتب عربی 235
ج. کتب لاتین 240
د. مقالات 240
ه. سایتهای اینترنتی 242
نمایهها 243
الف. نمایه آیات 243
ب. نمایه روایات 244
ج. نمایه اصطلاحات 245
د. نمایه کتب 245
مقدمه
امروزه مطالعات تطبیقی مقبولیت وسیعی یافته است. این گونه نوظهور از تحقیق و پژوهش، هم در حوزه مطالعات غیردینی (همچون ادبیات تطبیقی، فلسفه تطبیقی، حقوق تطبیقی و …) و هم در ساحت مطالعات دینی (همچون دینشناسی تطبیقی) و هم در قلمرو مطالعات اسلامی (همچون فقه مقارن/تطبیقی)، از رواج و رونق غیر قابل انکاری برخوردار شده است. نکته قابل توجه آن است که در بیشتر این علوم، محققان به تطبیق آرا و نظریات و مکاتب و … پرداختهاند، ولی کمتر کسی درصدد برآمده که تحقیق کند و ببیند مطالعه تطبیقی در آن علم خاص چیست یا چه میتواند باشد؟ این در حالی است که خودِ مطالعه تطبیقی نیز بهمثابه یکی از اقسام مطالعه و پژوهش هنوز در معرض پرسش و تأمل بسیاری قرار دارد و در بابِ چیستی، روش و مسائل مربوط بدان، چالشهای جدی و قابلِ تأملی وجود دارد. بیگمان ظهور و پیدایش عنوان تازه «تفسیر تطبیقی» در دو سه دهه اخیر و پدید آمدن آثار تفسیری بدین نام تحت تأثیر قلمروهای معرفتی دیگر علوم بوده است. با این حال، توجه بدین نکته مهم است که تطبیق در علوم اسلامی سابقهای دیرینه دارد و چه بسا تفسیر تطبیقی بیشتر از آن که از علوم غیر دینی الگو گرفته و وامدار آنها باشد، تحت تأثیر علوم اسلامی رشد کرده باشد.
مقبولیتی که تفسیر تطبیقی یافته و آن را تا حد تأسیس یک رشته دانشگاهی ارتقا داده است، لزوم شناخت بنیانهای معرفتی آن و تببین این بنیانها را دوچندان میکند. این رساله عهدهدار انجام این امر مهم است که پیش از این مغفول واقع شده است. در این رساله سعی شده است در باب چیستی، مبنا و روش تفسیر تطبیقی بهصورت علمی بحث شود.
مقوله تفسیر تطبیقی را از دو حیث باید بررسی کرد. از حیث تفسیر و از حیث تطبیق. تفسیر تطبیقی از این حیث که تفسیر است باید مشخصههای یک تفسیر را از جهات مختلف داشته باشد و از این حیث که تطبیقی است، انتظار میرود و بایسته است که دارای ویژگیهای یک مطالعه تطبیقی باشد. رعایت این دو حیث، چالشی بر سر راه تفسیر تطبیقی است.
موضوع این رساله در فضای علمیای شکل گرفته است که تفسیر تطبیقی خود بهعنوان رشتهای آکادمیک تدریس و تحصیل میشود و مراد از این رشته چه در بدو تأسیس و چه در ادامه، تنها تطبیق دیدگاههای شیعی ـ سنی است، لذا طبیعی مینمود که فرض اولیه این رساله چنین باشد که تفسیر تطبیقی به معنای تطبیق دیدگاههای شیعه و اهل سنت در تفسیر قرآن است؛ اما پس از مطالعه همهجانبه نویسنده و اطلاع از دیدگاههای تفسیرپژوهان اهل سنت که تقدم زمانی بر نظریهپردازی شیعه دارد، معلوم شد که تلقیهای متفاوتی در ساحت تفسیرپژوهی وجود دارد و چنین نیست که تفسیر تطبیقی محدود به مقایسه دیدگاههای شیعه و سنی باشد. این اتفاق به خودی خود برای رساله حاضر دستاوردی نو محسوب میشد. از همینرو در فصل دوم، همه تلقیهای موجود در خصوص تفسیر تطبیقی، گزارش شد و فصل مذکور که میخواست چیستی «تفسیر تطبیقی» به معنای تطبیق دیدگاههای شیعی ـ سنی را بررسی و نقد کند، رسالتی وسیعتر و مهمتر برای خود یافت و آن توصیف، تحلیل و داوری در باب همه تلقیهای موجود بود. ناگفته نماند که چون فضای تفسیرپژوهی بحث حاضر، نیاز مبرمی به بررسی و نقد چیستی تفسیر تطبیقی داشت، گزارش و تحلیل همه تلقیها در راستای رفع این نیاز، از ضرورت غیر قابل انکاری برخوردار بود. با درنظرگرفتن تمام این فرصتها و ضرورتها، در فصل دوم، تفسیر تطبیقی مفهومشناسی شد و در باب درستی اطلاق این اصطلاح بر آنچه مراد تفسیرپژوهان بود، قضاوت شد. همچنین در بخش گونهشناسی، گونههای تفسیر تطبیقی مورد بررسی قرار گرفت و معلوم شد بر گونه بودن آنها چه اشکالاتی وارد است. نیز هدف تفسیر تطبیقی و جایگاه آن در این فصل، تحلیل و نقد شد. در پایان هم تبار تفسیر تطبیقی و مصداقهای آن از دیدگاه نظریهپردازان بررسی شد تا هم شناخت از چیستی تفسیر تطبیقی کامل شود و هم راه برای ادامه کار در فصلهای بعدی گشوده شود.
ادامه این راه و بررسی همه تلقیها در فصلهای بعد، نه ضرورت داشت و نه ممکن بود، چون از یک سو بنا بر نتایج حاصل از فصل دوم، معلوم شد که بسیاری از این تلقیها چیزی جز درک خام و ابتدایی از عنصر تطبیق نیست و از طرف دیگر بررسی باقی تلقیها هم در فصلهای بعد، تحقیقی وسیع پیش رو مینهاد که در مجال محدود این رساله نمیگنجید و چه بسا از کیفیت کار کاسته میشد. از همین رو، در فصل سوم بر اساس تلقی تفسیر تطبیقی، بهمثابه تطبیق دیدگاههای شیعی ـ سنی، کار ادامه یافت. در فصل سوم، گوشههایی از میراث تفسیری شیعه و اهل سنت، از حیث تطبیق بررسی شد. ضرورت وصف تاریخی جریان تفسیر تطبیقی، در پیدایی سیر تحول تطبیق در عرصه تفسیر و آشکار شدن نقاط عطف تاریخی تطبیق بود. هدف دیگر فصل سوم، این بود که میزان تأثیرپذیری جریان تفسیر تطبیقی امروزین از جریان تاریخی تطبیق معلوم شود. افزون بر این، بررسیهای انجام شده در فصل سوم، پایه و مبنای مناسبی را برای تحقق اهداف بعدی رساله شکل میداد.
با دادههایی که از فصل سوم به دست آمد، در فصل چهارم، در باب ارکان روششناختی تفسیر تطبیقی، یعنی مبانی، رهیافتها و روش اجرایی تفسر تطبیقی به تفصیل سخن گفته شد. در نهایت در فصل پنجم، بر اساس همان تلقیهای موجود، عیوب و نقایص تفسیر تطبیقی که سبب اختلال در کارکرد آن میگردد و به منزله آسیب برای آن محسوب میشود، استخراج شد.
بنابر آنچه توضیح داده شد، در رساله حاضر، موضوع پژوهش در فصل دوم، تفسیرپژوهی است. یعنی در این فصل، تلقیها و نظریههای موجود درخصوص تفسیر تطبیقی، موضوع پژوهش است. در فصل سوم، موضوع تحقیق، تفاسیر هستند که در دو بخش تفاسیر سنتی و تفاسیر جدیدِ نامبُردار به تفسیر تطبیقی بررسی شده است. در فصل چهارم و پنجم، روششناسی و آسیبشناسی همان تفاسیر در پرداختن به تفسیر تطبیقی، موضوع پژوهش است.
اگرچه رساله حاضر در مقام تجویز و توصیه نبوده است، اما از رهگذر تصحیح، توسعه و تعمیق بیشتر وضعیت فعلی تفسیر تطبیقی، توانسته است به تعیین شاخصههای مدل مطلوب کمک کند. نگارنده به هیچوجه معتقد نیست درآمدی که تهیه کرده، کامل و بینقص است، اما از اینکه گامی نو برداشته، خرسند است.
فصل اول
کلیات
در این فصل، از پارهای مباحث بنیادی نظیر تعریف مسأله، سؤالات و فرضیات، اهداف، ضرورت و اهمیت، پیشینه مطالعه تطبیقی و روش تحقیق بحث به میان میآید.
1. 1. بیان مسأله تحقیق
در ساحت تفسیر و تفسیرپژوهی، امروزه با عناوینی چون تفسیر تطبیقی، تفسیر مقارن و تعابیر مشابه روبهرو هستیم. برخی ایده چنین تفسیری را طرح کردهاند و برخی در امکان و بلکه در ضرورتِ آن سخن گفتهاند و بعضی نیز در تأسیس و پایهگذاری و مبناگذاریِ تئوریکِ چنین تفسیری کوشیدهاند و پارهای در گامی عملی، آثاری تفسیری با این هدف فراهم آوردهاند و سرانجام، برخی کوشیدهاند جایگاه این گونه تفسیری را در سامانه و نظام طبقهبندیای که خود ساخته و پرداختهاند یا وام گرفتهاند، معیّن کنند. در کنار این کوششها و در گامی فراتر، برخی از محافل دانشگاهی، رشتهای با عنوان تفسیر تطبیقی در سطوح تحصیلات تکمیلی تأسیس و برپا کرده و در توسعه و تعمیق این ایده کوشیدهاند. مجموع این رخدادها حاکی از آن است که ایده تفسیر تطبیقی بهمثابه پدیدهای در ساحت تفسیر، امری موردِ اقبال، قابل تأمل و رو به توسعه است.
بیگمان رخدادهایی از این دست، مسبوق و مصبوغ به کوششها و دستاوردهایی است که در سایر قلمروهای معرفتی ـ چه ساحات مطالعات اسلامی (همچون فقه مقارن/ تطبیقی) و چه ساحات دینپژوهی (همچون دینشناسی تطبیقی) و چه مطالعات غیردینی (همچون ادبیات تطبیقی، فلسفه تطبیقی، حقوق تطبیقی و…) ـ رواج و رونقی یافته است. در کنار مطالعات تطبیقی صورت گرفته در این ساحات، خودِ مطالعه تطبیقی بهمثابه گونهای مطالعه و پژوهش نیز مورد پرسش و تأمل بسیاری قرار گرفته و در بابِ چیستی و اعتبار و دشوارههای آن سخنها و چالشهای جدی و قابلِ تأملی پدیدار گشته است. توجه به تعریف مطالعه تطبیقی در برخی از این علوم نمایانگر این وضعیت است:
ادبیات تطبیقی: «مطالعه و بررسی مقایسهای آثاری که برخاسته از زمینههای فرهنگی متفاوتند»
حقوق تطبیقی: «مطالعه حقوق دو یا چند کشور و تعیین وجوه افتراق و اشتراک آنها»
فلسفه تطبیقی: «فلسفه تطبیقی یا مقایسهای، تلاشی معرفتی است برای تحلیل و بیان آرای فلاسفه … در محدوده موضوع یا موضوعات خاص و مقایسه آنها …»
در برخی از تعاریف فوق، تطبیق به مقایسه تعریف شده است، در حالی که این تعریف، فقط لفظ را معنا میکند و اطلاع بیشتری از نحوه تطبیق یا مقایسه نمیدهد. در بیان چیستی یک مطالعه تطبیقی، آنچه باید روشن شود، خود مقایسه است. برخی وظیفه مطالعه تطبیقی را فقط کشف مواضع خلاف و وفاق دانستهاند، درحالی که هدف مطالعه تطبیقی، مانند دیگر رویآوردهای تحقیقی، فهم و شناخت است و چنین نیست که مطالعه تطبیقی محدود به کشف اختلافها و شباهتها باشد، بلکه هدف مطالعه تطبیقی شناخت یک پدیدار یا دیدگاه در پرتو مقایسه است. بر این اساس است که باید گفت دشوارههای تعریف تطبیق در حوزه علوم مختلف و در خود مطالعه تطبیقی، یکی از مسائل چالش برانگیز این قلمرو مطالعاتی محسوب میشود.
در این میان، مقوله تفسیر تطبیقی هم از این دشوارهها و چالشها بینصیب نیست. تلقیهای مختلفی از تفسیر تطبیقی وجود دارد که دقت در آنها نشان میدهد مقوله تفسیر تطبیقی چندان مورد تأمل قرار نگرفته است و بهمثابه یک گونه تفسیری به پرسش و مطالعه جدّی سپرده نشده است و کوششهایی که در این قلمرو صورت پذیرفته، به لحاظ روششناختی، معرفتشناختی و هرمنوتیکی ارزیابی نشده است. بیشتر کسانی که در باب تفسیر تطبیقی اظهارنظر کردهاند، برای آن در میراث تفسیری تبار و پیشینه قائل شدهاند، ولی نه مشخصههای صریح و شفافی برای تعیین مصداق، بیان کردهاند و نه درباره میزان تأثیرپذیری کوششهای حال حاضر از مقدار بضاعت پیشینیان تصویر روشنی ارائه کردهاند. از همینرو، تحقیق حاضر میخواهد به سنجش تلقیهای موجود در خصوص چیستی تفسیر تطبیقی بپردازد و همچنین با مراجعه به سنت تفسیری و نیز آثار تفسیری جدید، هم سیر تحول تاریخی این جریان را تحلیل کند و هم با تکیه بر توان میراث تفسیری بتواند مقوله تفسیر تطبیقی را از حیث مبانی و روش، بررسی و نقد کند.
1. 2. سؤالهای اصلی و فرعی تحقیق
اصلیترین مسأله تحقیق حاضر این است که تفسير تطبيقي در ساحت چیستی، پیشینه، مبانی و روش دارای چه مشخصههایی است و اشکالات و نقایص این مشخصهها کدام است؟ این پرسش را میتوان از طریق سؤالهای زیر دنبال کرد:
1. تفسیر تطبیقی چیست و در سامانه طبقهبندي تفاسير از چه جايگاهي برخوردار است؟
2. تفسیر تطبیقی در دورههای مختلف، با چه تحولاتی روبهرو بوده است؟
3. چه رویکردهایی در اهداف مفسران از تفسیر تطبیقی مشاهده میشود؟
4. شیوههای نقل و نقد در هنگام تطبیق آراء و نظریات چگونه است؟
5. مبانی و پیشفرضهای تفسیر تطبیقی کدام است؟
6. چه آسیبهایی در جریان تفسیر تطبیقی رخ داده است؟
1. 3. فرضیههای تحقیق
1. از تفسیر تطبیقی تلقیهای متفاوتی وجود دارد که به نظر میآید برخی از آنها خارج از موضوع تفسیر باشد. تفسیر تطبیقی از تطبیق آرای مفسران شیعه و سنی بهمثابه مقدمات تفسیر بهره میبرد.
2. با گسترش علم کلام در سده چهارم، تفسیر تطبیقی نیز رو به توسعه مینهد تا در سده دهم و تحت تأثیر قدرتهای سیاسی حاکم بر جامعه شیعه و اهل سنت، به کمال خود نزدیک میشود.
3. دو رویکرد مهم در اهداف مفسران شیعه و سنی در پرداختن به آراء مخالفان خود مشاهده میشود: یکی، رویکرد جدلی برای اثبات خود و نفی دیدگاه طرف مقابل؛ و دیگری، رویکرد تقریبگرایانه است که هدفش تأکید بر مشترکات و نزدیک کردن دیدگاهها در موارد اختلافی است.
4. مفسران در تفسیر تطبیقی درصدد اثبات حقانیت دیدگاه خود بوده اند و کمتر فارغ از ایده های مذهبی و بهصورت منصفانه به بررسی دیدگاه های تفسیری مذهب مقابل پرداخته اند. در نقل آرا نیز روشهای مخدوشی به چشم میخورد.
5. در تفسیر تطبیقی، مبانی بر محور حقانیت باورهای خاص یک مذهب و صحت منابع تفسیری آن مذهب استوار است.
6. در بررسی تفاسیر تطبیقی موجود، می توان به آسیبهای مبنایی و روشی اشاره کرد که برخاسته از نقایص موجود در کارکرد تطبیق است.
1. 4. اهداف تحقیق
این پژوهش درصدد است، اولاً به توصیف و تحلیل تلقیهای مطرح از تفسیر تطبیقی بپردازد و معلوم کند چه قرائتهایی از تفسیر تطبیقی وجود دارد و این قرائتها چه مشخصههایی دارند، یعنی فضای تفسیرپژوهی در حیطه تفسیر تطبیقی را روشن کند؛ ثانیاً با بررسی آثار تفسیری، رهیافتها، مبانی و شیوههای اجرایی تفسیر تطبیقی را تبیین کند و همچنین با بیان آسیبهایی که این گونه تفسیری را تهدید میکند، بتواند راهی به سوی رویکرد علمی به تفسیر تطبیقی بگشاید؛ زیرا بر این باور است که تفسیر تطبیقی، چه در مقام تدوین آثار تفسیری و چه در مقام آموزشهای دانشگاهی بیش از هر اقدامی، نیازمند بررسی و سنجش شاخصههای معرفتی خود است.
1. 5. ضرورت و اهمیت تحقیق
مقبوليت مطالعات تطبيقي در تفسير به حدي بوده است كه در قالب رشته معيني به نام تفسير تطبيقي در مقطع دكتري ظهور كرده است و اين در حالی است كه هنوز خود مقوله تفسير تطبیقي مورد كاوش جدي و منسجم قرار نگرفته است. ضرورت پژوهش حاضر در لزوم واكاوي ماهيت تفسير تطبيقي به منظور روشن شدن تصور مقوله نامبرده است كه اگر پندار محافل علمي از مقوله نامبرده شفاف گردد، مطالعه و پژوهش درباره آن از اثربخشی و بهرهوري مقبول برخوردار خواهد گشت.
با توجه به اینکه از زمان پیدایش نحلهها و گرایشهای مختلف در تفسیر قرآن، مفسران ضمن ارائه دیدگاههای تفسیری خود، نیمنگاهی هم به دیدگاههای تفسیری دیگران داشتهاند و آنها را به نقد کشیدهاند، معالوصف، تاکنون این رویکرد با نگاه معرفت درجه دومی مورد بررسی قرار نگرفته است تا مجموعه عملکرد آن مورد داوری قرار گیرد و سنجههای مختلفی که ملاک کار مفسران بوده است استخراج و آسیبشناسی شود. این تحقیق درصدد انجام این مهم است. با توجه به اینکه اکنون تفسیر تطبیقی بهصورت یک رشته علمی مورد توجه قرار گرفته است، انجام این پژوهش میتواند به ارتقای این گرایش علمی کمک کند.
1. 6. پیشینه تحقیق
پیشینه پژوهش در قلمرو تفسیر تطبیقی، در دو حوزه جداگانه بایستی بررسی شود: حوزه اول، مربوط به «فرآوردههای تفسیری» است. در این حوزه، در دو سه دهه اخیر، آثاری تفسیری بدین نام به وجود آمده است و افرادی به تولید «تفسیر تطبیقی» یا تأسیس آن پرداختهاند؛ حوزه دوم، حوزه «تفسیرپژوهی» است، بدین معنا که افرادی تفسیر تطبیقی را تعریف کردهاند و مشخصههایی برای تمایز «تفسیر تطبیقی» از سایر گونههای تفسیری معرفی کردهاند. رساله حاضر از سنخ تفسیرپژوهی است و میخواهد درباره «تفسیر تطبیقی» بهمثابه یک گونه تفسیری تحقیق کند و بنیانهای معرفتشناختی آن را بررسی و نقد کند، نه آنکه درصدد تولید تفسیر تطبیقی باشد. از همینرو، پیشینه آن را باید در حوزه دوم و در میان تفسیرپژوهیها جستجو کرد. نخستین کسی که در میان اهل سنت، بهصورت مکتوب، تعریفی از «تفسیر مقارن» ارائه داده، احمد کومی است. وی در کتاب «التفسیر الموضوعی» که در آخرین دهه از سده چهاردهم تألیف شده است، در حین بحث از تفسیر موضوعی، از تفسیر مقارن هم به عنوان یکی از قسیمهای تفسیر موضوعی یاد کرده و برای اولین بار آن را تعریف نموده است. پس از وی، عبدالحی فرماوی، احمد جمال عمری، زاهر بن عواض ألمعی، مصطفی مسلم و صلاح عبدالفتاح خالدی در آثار خود که همگی نام «تفسیر موضوعی» دارند، از شیوه کومی پیروی کردهاند. همچنین فهد رومی در اثر «بحوث فی اصول التفسیر و مناهجه» که یک اثر تفسیرپژوهی کلاننگر است، تفسیر مقارن را به عنوان یکی از مناهج تفسیری طبقهبندی کرده و درباره آن توضیح داده است. در این میان، تنها نوشته مستقل در زبان عربی که نگارنده بدان دست یافت، مقاله «التفسیر المقارن-دراسة تأصیلیة» اثر مصطفی مشنی است. مشنی مقاله خود را نخستین اثر مستقل درباره تفسیر مقارن میداند. وی در این مقاله، هم تفسیر مقارن را تعریف کرده و هم چند نمونه تفسیر مقارن را از تفاسیر گذشته مثال زده است. همچنین درباره روش مقایسه هم توضیحات مختصری ذکر کرده است.
در نگارشهای پارسی نیز کوششهای فتحالله نجارزادگان نشان از اهتمام خاص وی به مقوله «تفسیر تطبیقی» دارد. آثار ایشان از سنخ «تفسیر» است؛ اما وی در مقدمه این آثار، نظر خود را درباره چیستی و چونی تفسیر تطبیقی ارائه داده است.
آثار مستقلی که نگارنده در زبان فارسی، یافته است، به دو اثر محدود میشود؛ اثر اول، نوشته محمود طیب حسینی است که در «دایرةالمعارف قرآن کریم» به چاپ رسیده و به بیان برخی تعاریف از تفسیر تطبیقی میپردازد؛ اثر دیگر، مقاله «روششناسی مطالعات تطبیقی در تفسیر قرآن» نوشته محمدعلی رضایی اصفهانی است که تکیه این مقاله پس از شناخت محدود انواع مطالعات تطبیقی در حوزه تفسیر، بر نوع خاصی از تفسیر تطبیقی است.
در آثار فوقالذکر که هم در زبان عربی و هم فارسی نام برده شد، نه بررسی و نقدی در عرصه تفسیرپژوهیِ «تفسیر تطبیقی» انجام شده و نه فرآوردههای تفسیری که با این عنوان نوشته شده یا ادعا شده که مشمول گونه تفسیر تطبیقی میشود، مورد داوری و سنجش قرار گرفته است. از همینرو، رساله حاضر گامی نو و بیسابقه در موضوع خود برداشته است.
1. 7. روش تحقیق
برای به سامان رساندن پژوهش حاضر، سه مرحله توصیف، تحلیل و نقد وضع موجود پیشبینی شده است. بدین ترتیب که ابتدا از طریق گردآوری دادههای موجود، مرحله توصیف شکل می گیرد. این دادهها در بخش بررسی تلقیها با مراجعه به منابع مرتبط با آن و در بخش بررسی تفسیر و فرآوردههای تفسیری با مراجعه به آثار تفسیری به دست میآید. سپس در مرحله تحلیل و نقد، با معیارهای روششناختی و معرفتشناسی به تبیین آنچه در گام نخست حاصل شده است، پرداخته می شود.
روش انجام تحقیق در هر فصل، به تفکیک چنین است:
در فصل دوم، موضوع تحقیق، نظریات و دیدگاهها است. برای بررسی تلقیهای مطرح از تفسیر تطبیقی، روش تحلیلی- منطقی پیش گرفته میشود. این فصل، به تحلیل مفهومی، تحلیل مبانی معرفتی و لوازم منطقیِ قرائتهای مختلف از تفسیر تطبیقی میپردازد و بر طبق همین تحلیل، داوری و نقد میشود.
در فصل سوم، تفاسیر و فرآوردههای تفسیری، در عین حال که از منظر تطبیق، تحلیل میشوند، از حیث تاریخی هم ارزیابی میگردند تا معلوم میشود سیر تاریخی تحول تفسیر تطبیقی چیست. پس این فصل افزون بر تحلیل منطقی، از روش تاریخی هم بهره میبرد. افزون بر روش تحلیلی- تاریخی، این فصل، برای بهدست آوردن سیر جریان تفسیر تطبیقی در طول پانزده سده، روش مقایسهای را هم بهکار گرفته است.
در فصل چهارم و پنجم نیز، روش پردازش اطلاعات، روش تحلیلی- منطقی است.
این رساله، در مقام بررسی وضعیت موجود است. هم در بررسی تفسیرپژوهیها و هم در ارزیابی فرآوردهها و فرآیند تفسیر تطبیقی، خواسته است به تحلیل وضعیت فعلی تفسیر تطبیقی بپردازد؛ بنابراین پژوهش حاضر، پسینی است، نه پیشینی. بخش مبانی و روش هم گرچه ظاهری توصیهای و تجویزی به خود گرفته است، اما درواقع، جنبه توصیفی و ترسیمی دارد و با عناوینی نو به توصیف میراث تفسیری نشسته است.
فصل دوم
چیستی تفسیر تطبیقی
اصطلاح «تفسیر تطبیقی» یا «تفسیر مقارن» در حوزه تفسیر قرآن، اصطلاح نوپدیدی است؛ بنابراین، چیستی این اصطلاح نوظهور، نخستین مسألهای است که در تحقیق حاضر، بررسی میشود. این فصل، دیدگاههای مطرح در فضای تفسیرپژوهی و ساحت نظریهپردازی «تفسیر تطبیقی» و «تفسیر مقارن» را در گام نخست، توصیف میکند و در گام دوم، نظریات را مورد تحلیل و نقد قرار میدهد. هدف این فصل، آن است که قرائتهای مختلف از تفسیر تطبیقی را از حیث چیستی و ماهیت، بررسی کند و معلوم کند محققانی که در خصوص تفسیر تطبیقی نظر دادهاند، چه درکی از تفسیر تطبیقی دارند و در تلقیهای ایشان چه ارکان معرفتیای برای تفسیر تطبیقی تعیین شده است و اشکالات این تلقیها کدام است؟
2. 1. توصیف تلقیها
در این بخش، تلقیهای موجود از اصطلاح «تفسیر تطبیقی» و «تفسیر مقارن» را در قالب پرسشهای زیر، توصیف میکنیم: 1. مراد از تطبیق و مقارنه چیست؟ 2. منظور از تفسیر چیست؟ 3. متعلق تطبیق چیست؟ 4. هدف تفسیر تطبیقی کدام است؟ 5. جایگاه تفسیر تطبیقی در سامانه طبقهبندی تفاسیر کجاست؟ 6. چه ملاکها و مشخصههایی برای تعیین این جایگاه در نظر گرفته شده است؟
در بخش حاضر، برای وفاداری به تعابیر تفسیرپژوهان و نیز تأمل در ملاحظاتی که ایشان در بهکارگیری واژگان «مقارن» و «تطبیقی» داشتهاند، گزارش تلقیها را در دو گروه مجزا انجام میدهیم. در گروه نخست، تعاریف عرضه شده برای تفسیر مقارن را گزارش میکنیم. در گروه دوم، تعاریف تفسیر تطبیقی را میآوریم. این تفکیک نسبت این دو اصطلاح را هم روشن خواهد نمود.
2. 1. 1. تلقیها از اصطلاح «تفسیر مقارن»
فهرست منابع
الف. کتب فارسی
1. احمد نژاد، امیر. «تفسیر اشعری». آسیبشناسی جریانهای تفسیری، ج2، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، (1392).
2. استادی، رضا. آشنایی با تفاسیر: عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. تهران: قدس، (1383).
3. امید، مسعود. جستارهایی در فلسفه تطبیقی. تبریز: دانشگاه تبریز، (1382).
4. ایازی، محمدعلی. سیر تطور تفاسیر شیعه. تهران: مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی، (1379).
5. ایزوتسو، توشیهیکو. خدا و انسان در قرآن. ترجمه احمد آرام، تهران: شرکت سهامی انتشار، (1391).
6. بابایی، علیاکبر. تاریخ تفسیر قرآن. ج1، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، (1387).
7. بوکای، موریس. عهدین، قرآن و علم. ترجمه حسن حبیبی، [بیجا]: حسینیه ارشاد، ([بیتا]).
8. ________ . مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم. ترجمه ذبیح الله دبیر، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، (1364).
9. پاکتچی، احمد. تاریخ تفسیر. تهران: انجمن علمی دانشگاه امام صادق(ع)، (1390).
10. ________. روش تحقیق تخصصی. ج1، تهران: انجمن علمی دانشگاه امام صادق(ع)، (1390).
11. جلیلی، هدایت. پژوهش در تفسیرپژوهی قرآن. تهران: سخن، (1390).
12. جلیلی، هدایت. تفسیر موضوعی: چیستی، بنیانها و پیشفرضها. قم: بوستان کتاب، (1387).
13. جوادی آملی، عبدالله. تسنیم. ج1، قم: اسراء، (1383).
14. خاکیان، مرتضی. مبانی تفسیر تطبیقی از دیدگاه فریقین. قم: شهابالدین، (1360).
15. خرمشاهی، بهاءالدین. تفسیر و تفاسیر جدید. تهران: کیهان، چ3، (1363).
16. ____________ . قرآنپژوهی. تهران: ناهید، (1376).
17. _____________. دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی. ج1، تهران: دوستان و ناهید، (1377).
18. دیاری، محمدتقی؛ اسعدی، محمد. «تفسیر به رأی». دایرةالمعارف قرآن کریم، ج8، قم: بوستان کتاب، (1389).
19. دهخدا، علیاکبر. لغتنامه. ج5، 13، تهران: دانشگاه تهران، (1377).
20. رجبی، محمود. روش تفسیر قرآن. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، (1383).
21. رستم نژاد، مهدی. پژوهش تطبیقی در روایات تفسیری فریقین. قم: مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی، (1390).
22. رضایی اصفهانی، محمدعلی. درسنامه روشها و گرايشهاى تفسيرى قرآن. قم: مرکز جهانی علوم اسلامی، (1382).
23. سروش، عبدالکریم. قبض و بسط تئوریک شریعت. تهران: صراط، (1374).
24. سعیدی روشن، محمدباقر. «منطق تفسیر قرآن». آسیبشناسی جریانهای تفسیری، ج1، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، (1389).
25. شاکر، محمدکاظم. مبانی و روشهای تفسیری. قم: مرکز جهانی علوم اسلامی، (1382).
26. ___________. «جریانشناسی صوفی عرفانی». آسیببشناسی جریانهای تفسیری، ج1، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، (1389).
27. ___________. «ساختاردهی به انواع تفاسیر و جایگاه تفسیر عقلی_اجتهادی در ساختار تفسیر». هفده گفتار در قرآنپژوهی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، (1388).
28. شبلی نعمانی، محمد. تاریخ علم كلام. ترجمه محمدتقی فخر داعى، تهران: اساطیر، (1386).
29. شعرباف اکبری، حجتالله. تفسیر مقارن سوره حمد. قم: ام القرآن، (1390).
30. شورل، ایو. ادبیات تطبیقی. ترجمه طهمورث سجادی، تهران: امیرکبیر، (1386).
31. طاهری، حبیبالله. درسهایی از علوم قرآن. ج2، قم: اسوه، (1377).
32. طیب حسینی، محمود. «تفسیر تطبیقی». دایرةالمعارف قرآن کریم، ج8، قم: بوستان کتاب، (1389).
33. عباسی، جواد. مقدمه جواهر التفسیر. تهران: میراث مکتوب، (1379).
34. عرفانی، محمود. حقوق تطبیقی. تهران: جنگل، ویرایش دوم، (1385).
35. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم. طبقات مفسران شیعه. قم: نوید اسلام، (1387).
36. علویمهر، حسین. آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران. قم: جامعه المصطفی، (1389).
37. عمید زنجانی، عباسعلی. مبانی و روشهای تفسیر قرآن. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چ3، (1373).
38. فتحاللّهی، ابراهیم. متدولوژی علوم قرآنی. تهران: دانشگاه امام صادق، (1390).
39. فرامرز قراملکی، احد. روششناسی مطالعات دینی. مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، (1385).
40. فرمانیان، مهدی. آشنایی با فرق تسنن. قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، (1387).
41. فولادوند، محمدمهدی. ترجمه قرآن کریم. تهران: دارالقرآن الکریم، (1415ق).
42. فیض، علیرضا. مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، (1382).
43. قاسم پور، محسن. پژوهشی در جریانشناسی تفاسیر عرفانی. [بیجا]: [بینا]، ([بیتا]).
44. کاشانی، فتحالله. منهج الصادقین فی إلزام المخالفین. ج1، 3، 4، 10، تهران: کتابفروشی علمی، (1336).
45. کاشفی، حسین بن علی. مواهب علّیه. تهران: اقبال، (1369).
46. کالدر، نورمن. «تفسیر از طبری تا ابن کثیر». رهیافتهایی به قرآن، تهران: نشر حکمت، (1389).
47. کمپانی زارع، مهدی. شیخ طوسی و تفسیر تبیان. تهران: خانه کتاب، (1389).
48. گرجی، ابوالقاسم. مقدمه جوامع الجامع. تهران: دانشگاه تهران، (1377).
49. لاشیء، حسین. «اسماعیل حقی بروسوی». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج8، تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، (1367).
50. لوری، پییر. تأویلات قرآن از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی. ترجمه زینب پودینه آقایی، تهران: حکمت، (1383).
51. مرادی، محمد. امام علی و قرآن. تهران: هستی نما، (1382).
52. مطهری، مرتضی. بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر. تهران: صدرا، (1368).
53. معرفت، محمدهادی. تفسیر و مفسران. ج1، ترجمه علی خیاط و علی نصیری، قم: التمهید، (1379).
54. مغنیه، محمدجواد. فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه: جعفری- حنفي-مالکي- شافعي- حنبلي. ترجمه کاظم پورجوادی، تهران: دانشمند، (1366).
55. مهدویراد، محمدعلی. آفاق تفسیر: مقالات و مقولاتی در تفسیرپژوهی. تهران: هستی نما، (1382).
56. مؤدب، رضا. روشهای تفسیر قرآن. قم: دانشگاه قم، (1385).
57. _______. مبانی تفسیر قرآن. قم: دانشگاه قم، (1388).
58. نجارزادگان، فتحالله. تفسیر تطبیقی. قم: مرکز جهانی علوم اسلامی، (1383).
59. ___________. بررسی تطبیقی تفسیر آیات مهدویت و شخصیت شناسی امام مهدی(عج). قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تهران: سمت، (1389).
60. ___________. بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت در دیدگاه فریقین. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تهران: سمت، (1388).
61. ___________. بررسی تطبیقی مبانی تفسیر قرآن در دیدگاه فریقین. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تهران: سمت، (1388).
62. ___________. بررسی تطبیقی معناشناسی مقام امام و امامت. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تهران: سمت، (1390).
63. نکونام، جعفر. درآمدی بر معناشناسی قرآن. قم: اصول دین، (1390).
64. واعظزاده خراسانی، محمد. «شرح حال و آثار شیخ طوسی علی دوانی». هزاره شیخ طوسی، تهران: امیرکبیر، (1385).
65. _______________ . میراث ماندگار. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، (1382).
ب. کتب عربی
1. ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد. تفسیر القرآن العظیم. ج4، عربستان: مکتبة نزار، (1419ق).
2. ابن خلدون، عبدالرحمن. مقدمه. بیروت: دارالفکر، (1424ق).
3. ابن العربی، محمد بن عبدالله بن ابوبکر. أحکام القرآن. ج3، [بیجا]: [بینا]، ([بیتا]).
4. ابن عساکر، علی بن حسن. تاریخ مدینة دمشق. ج42، بیروت: دارالفکر، (1419ق).
5. ابن فارس، احمد. معجم مقاییس اللغه. ج2، بیروت: دارالفکر، (1399ق).
6. آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین. کفایة الأصول. قم: مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، (1409ق).
7. ادنهوی، احمد بن محمد. طبقات المفسرین. مدینه: مکتبة العلوم و الحکم، (1417ق).
8. اشعری، ابوالحسن. مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین. ویسبادن: فرانس شتاینر، (1400ق).
9. المعی، زاهر بن عواض. دراسات فی التفسیر الموضوعی للقرآن الکریم. ریاض: الفرزدق، (1405ق).
10. آلوسی، محمود. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم. ج3، 5، 13، 15، بیروت: دارالکتب العلمیه، (1415ق).
11. انیس، ابراهیم. المعجم الوسیط. [بیجا]: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، (1372ق).
12. ایازی، محمدعلی. المفسرون حیاتهم و منهجهم. تهران: وزارت ارشاد، (1373).
13. بحرانی، هاشم. البرهان فی تفسیر القرآن. ج2، تهران: بنیاد بعثت، (1416ق).
14. بخاری، محمدبن اسماعیل. صحیح البخاری. ج6، تصحیح محمدزهیر الناصر، دمشق: دار طوق النجاه، (1422ق).
15. برّی، عبداللطیف. قاموس مفاهیم القرآنیه: التفسیر الموضوعی التحلیلی المقارن. بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، (1420ق).
16. بشیر صدیق، حسن. التفسیر التطبیقی منهج علمی لدراسة النص القرآنی. خارطوم: دارالسودانیه للکتب، (1416ق).
17. بلاذری، احمد بن یحیی. انساب الأشراف. ج2، تحقيق محمد باقر محمودي، بيروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، (1394ق).
18. ترمذی، محمد بن عیسی. سنن ترمذی. ج5، بیروت: دار احیاء السنه النبویه، ([بیتا]).
19. تقدمی معصومی، امیر. طرق حدیث الغدیر بروایة ابن عساکر. قم: دلیل، (1380).
20. حاجی، محمد عمر. موسوعة التفسیر قبل عهد التدوین. دمشق: دارالمکتبی، (1427ق).
21. حسکانی، عبیدالله بن احمد. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل. ج1، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، (1411ق).
22. حسنزاده آملی، حسن. شرح المنظومه السبزواری. ج1، تهران: نشر ناب، (1380).
23. حقی بروسوی، اسماعیل. روح البیان. ج2، 3، 4، 7، بیروت: دارالفکر، ([بیتا]).
24. حکیم، محمدتقی. الأصول العامه للفقه المقارن. [بیجا]: دار الأندلس، ([بیتا]).
25. حیدر، اسد. الإمام الصادق و المذاهب الأربعه. ج3، بیروت: دارالکتاب العربی، (1403ق).
26. خالدی، صلاح عبدالفتاح. التفسیر الموضوعی بین النظریه و التطبیق. عمان: دارالنفائس، ط2، (1422ق).
27. خلیل احمد، ابراهیم. محمد فی التوراة و الإنجیل و القرآن. قاهره: دارالمنار، (1409ق).
28. خویی، ابوالقاسم. البیان فی تفسیر القرآن. [بیجا]: [بینا]، ([بیتا]).
29. داودی، محمد بن علی بن احمد. طبقات المفسرین. ج2، بیروت: دارالکتب العلمیه، ([بیتا]).
30. ذهبی، محمد بن احمد بن عثمان. میزان الإعتدال فی نقد الرجال. ج1، تحقیق علی بن محمد بجاوی، بیروت: دارالمعرفه، ([بیتا]).
31. ذهبی، محمدحسین. التفسیر و المفسرون، ج1، 2، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ([بیتا]).
32. رازی، محمد بن عمر(فخرالدین). مفاتیح الغیب. ج 6، 10، 11، 12، 16، 31، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، (1420ق).
33. رشیدرضا، محمد. المنار. ج1، 4، 5، 6، 10، [بیجا]: الهیئة المصریة العامة للکتاب، (1990م).
34. رومی، فهد بن عبدالرحمن بن سلیمان. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر. ج1، ریاض: [بینا]، (1407ق).
35. _____________________ . بحوث فی أصول التفسیر و مناهجه. ریاض: مکتبة التوبه، ط2، (1419ق).
36. زمخشری، محمود. الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل. ج1، 2، 3، 4، بیروت: دارالکتاب العربی، (1407ق).
37. سالوس، علی. دراسة مقارنة فی التفسیر و أصوله. [بیجا]: مکتبة ابن تیمیه، ([بیتا]).
38. سیوری، مقداد بن عبدالله. کنز العرفان فی فقه القرآن. ج1، [بیجا]: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، (1419).
39. سیوطی، جلال الدین. الدر المنثور فی تفسیر المأثور. ج2، قم: کتابخانه مرعشی، (1404ق).
40. _____________. طبقات المفسرین. بیروت: دارالکتب العلمیه، ([بیتا]).
41. شنوقه، سعید. التأویل و التفسیر بین المعتزله و السنه. قاهره: المکتبة الازهریه، ([بیتا]).
42. صالح، صبحی. علوم الحدیث و مصطلحه، قم: منشورات الرضی، (1363).
43. صدر، حسن. نهایة الدرایه. تحقیق ماجد الغرباوی، [بیجا]: مشعر، ([بیتا]).
44. طباطبایی، محمدحسین. المیزان فی تفسیر القرآن. ج4، 5، 9، 20، قم: انتشارات جامعه مدرسین، (1374).
45. طبرسی، فضل بن حسن. مقدمه مجمع البیان. تهران: اسوه، (1384).
46. ______________. مجمع البیان فی تفسیر القرآن. ج3، 5، 6، 10، 20، تهران: ناصر خسرو، (1372).
47. طبری، محمد بن جریر. جامع البیان فی تفسیر القرآن. ج3، 5، 6، 10، 30، بیروت: دارالمعرفه، (1412ق).
48. _____________. بخشهای برجایمانده کتاب فضایل و الولایه. به کوشش رسول جعفریان، قم: دلیل، (1379).
49. طبطبایی، ولید بن مساعد. فصول من التفسیر الموضوعی. کویت: دارالتجدید، (1415ق).
50. طوسی، محمد بن حسن. التبیان فی تفسیر القرآن. ج1، 3، 5، 6، 10، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ([بیتا]).
51. ______________. الإستبصار فی ما اختلف من الاخبار. ج1، تهران: دارالکتب الاسلامیه، (1390ق).
52. ______________. تهذیب الأحکام. ج1، تهران: دارالکتب الاسلامیه، (1365).
53. طهطاوی، محمود عزت اسماعیل. محمد نبی الإسلام فی التوراة و الإنجیل و القرآن. قاهره: مکتبة النور، (1986م).
54. عبدالرحیم، عبدالجلیل. التفسیر الموضوعی للقرآن فی کفتی المیزان. عمان: [بینا]، (1412ق).
55. عبدالرحیم، عبدالغفار. الإمام محمد عبده و منهجه فی التفسیر. [بیجا]: المرکز العربی للثقافه و العلوم، ([بیتا]).
56. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه. نورالثقلین. ج2، قم: اسماعیلیان، (1415ق).
57. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر. لسان المیزان. ج4، بیروت: مؤسسه الاعلمی، (1406ق).
58. عمری، احمد جمال. دراسات فی التفسیر الموضوعی للقصص القرآنی. قاهره: مکتبة الخانجی، (1406ق).
59. عیاشی، محمد بن مسعود. کتاب التفسیر. ج1، تحقیق هاشم رسولی محلاتی، تهران: علمیه، (1380ق).
60. غالب، حسن. مداخل جدیدة للتفسیر. بیروت: دارالهادی، (1424ق).
61. فاکر میبدی، محمد. قواعد التفسیر لدی الشیعه و السنه. تهران: مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی، (1385).
62. ___________. آیات الأحکام تطبیقی. قم: مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی، (1389).
63. فرماوی، عبدالحی. البدایة فی التفسیر الموضوعی. قاهره: [بینا]، (1397ق).
64. فیض کاشانی، محسن. تفسیر الصافی. ج1، 2، 5، تهران: صدر، (1415ق).
65. قرطبی، محمد بن احمد. الجامع لأحکام القرآن. ج1، 3، 5، 6، 7، 8، 10، 21، تهران: ناصر خسرو، (1372)
66. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج. صحیح مسلم. ج4، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ([بیتا]).
67. کلینی، محمد بن یعقوب. الکافی. ج1، تهران: دارالکتب الاسلامیه، (1365).
68. مسلم، مصطفی. مباحث فی التفسیر الموضوعی. دمشق: دارالقلم، ط4، (1426ق).
69. _________. مباحث فی التفسیر الموضوعی. دمشق: دارالقلم، ط2، (1418ق).
70. معرفت، محمدهادی. التفسیر الأثری الجامع. ج1، قم: التمهید، (1387).
71. مغنیه، محمدجواد. الفقه علی المذاهب الخمسه. بیروت: دار التیار، (1421ق).
72. ناصری، محمدباقر. التفاسیر الإسلامیة المشهوره: التفسیر المقارن. قم: مجمع تقریب بین المذاهب الاسلامیه، (1416ق).
73. __________. التفسیر الموضوعی المقارن. نجف: العطار، (1392).
74. نجاشی، احمد بن علی. الفهرست. تحقیق موسی شبیری زنجانی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، (1416ق).
75. نسفی، میمون بن محمد. بحر الکلام. تعلیق محمدصالح فرفور، دمشق: فرفور، (1421ق).
76. واحدی، علی بن احمد. اسباب النزول. بیروت: دارالکتب العلمیه، (1411ق).
ج. کتب لاتین
1. Ochs, Vanessa. L. Sarah Laughed; Modern Lessons from the Wisdom & Stories of Biblical. New York: McGraw-Hill, (2004).
2. Robbin, Stanley. L and others. Pathologic Basis of Disease.7th ed, Amsterdam: Elsevier, (2005).
د. مقالات
1. ایلقارزاده، اسماعیل. «تفسیر تطبیقی آیه تطهیر از دیدگاه مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت». طلوع، سال سوم، 8 و 9(83): 111-178.
2. ___________ . «تفسیر تطبیقی آیه مع الصادقین». طلوع، سال چهارم، 13 و 14 (84): 45-47.
3. بابایی، علیاکبر. «پژوهشی دیگر در تفسیر قمی». پژوهش و حوزه، سال پنجم، 19و20(83): 218-234.
4. جلیلی، هدایت؛ عسگری، انسیه. «تفسیر مقارن/تطبیقی؛ فرازبانی لغزان و لرزان». پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن، سال دوم، 4(93): 67-84.
5. جناتی، محمدابراهیم. «فقه تطبیقی و پیشگامان آن». کیهان اندیشه، سال یازدهم، 59(74): 35-50.
6. ربیع نتاج، علیاکبر. «بررسی روششناسی تفسیر المنار از نگاه مهمترین مفسر شیعی معاصر». شیعه شناسی، سال هشتم، 31(89): 165-188.
7. رستمنژاد، مهدی. «کارکردهای تطبیق در احادیث تفسیری». علوم حدیث، سال هفدهم، 64(91): 111-137.
8. رضایی اصفهانی، محمدعلی. «سبکی نوین در تفسیر روایی». بینات، سال یازدهم، 44(83): 108-135.
9. ________________ . «روششناسی مطالعات تطبیقی در تفسیر قرآن». تحقیقات علوم قرآن و حدیث، سال اول، 1(1389):35-56.
10. رضوی، فیاض حسین. «تفسیر تطبیقی آیه وعد». طلوع، سال ششم، 22(86): 93-113.
11. ریپین، اندرو. «مروری بر تاریخچه تفسیر و تفسیر نگاری». ترجمه مهرداد عباسی، پژوهشهای قرآنی، سال نهم، 35و36(82): 200-225.
12. سبحانی فخر، قاسم؛ کرمی، سیاوش. «تفسیر تطبیقی مصداق اولی الامر در آیه اطاعت». مطالعات تفسیری، سال سوم، 12(91): 19-46.
13. شلتوت، محمود. «تقدیم لکتاب مجمع البیان». رسالة الإسلام، سال دهم، 3(1377ق):229-241.
14. ضیایی بیگدلی، محمدرضا. «متدولوژی حقوق بینالملل». پژوهش حقوق عمومی، سال هفتم، 15و 16 (84): 7-18.
15. علیزاده، بیوک. «فلسفه تطبیقی؛ مفهوم و قلمرو آن». نامه حکمت، سال اول، 1(82): 45-78.
16. فاکر میبدی، محمد. «تفسیر مقارن آیه شریفه خمس». مطالعات تفسیری، سال سوم، 10(91): 7-30.
17. فرامرز قراملکی، احد. «کارآیی و اثربخشی در مطالعات تطبیقی ادیان». پژوهش و حوزه، سال هفتم، 26(85):24-34.
18. کریمینیا، مرتضی. «چهار پارادایم تفسیری شیعه». صحیفه مبین، سال هجدهم، 50(90): 172-196.
19. محامد، علی. «تفسیر تطبیقی آیه شریفه انفال». مطالعات تفسیری، سال سوم، 9(91): 81-104.
20. مشنی، مصطفی ابراهیم. «التفسیر المقارن-دراسة تأصیلیه». الشریعه و القانون، 26(1427ق):137-205.
21. موسوی، احمد. «پژوهشی پیرامون تفسیر قمی». کیهان اندیشه، سال ششم، 32(69): 84-94.
22. نجارزادگان، فتحالله. «بررسی تطبیقی تفسیر آیه اکمال با تأکید بر نقد مناقشهها». تحقیقات علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا(س)، سال پنجم، 9(87): 131-159.
23. ___________. «بررسی تطبیقی تفسیر آیات مهدوی (اظهار دین) از دیدگاه فریقین». مشرق موعود، سال چهارم، 14(89): 41-58.
24. ___________. «بررسی تطبیقی تفسیر آیه وعد از دیدگاه فریقین». قرآن شناخت، سال سوم، 2(89): 165-192.
25. نیکزاد، علیاکبر. «مطالعات تطبیقی مذاهب: ضرورتها و بایستهها». حبلالمتین، پیش شماره اول(91): 9-19.
26. هاشمی، علی. «یک مفسر سلفی: درآمدی بر پژوهشهای قرآنی رشیدرضا». خردنامه همشهری، سال سوم، 15(86): 4-6.
ه. سایتهای اینترنتی
1. http://www.iraker.dk/index.php?option=com_content&task=view&id=11752&Itemid=1 1 nov 2011
2. www.tafsir.net/vb/tafsir15283/5nov2011
نمایهها
الف. نمایه آیات
«إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً …» (بقره:124)، 157، 159
«إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما» (بقره:158)، 104
«إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا» (آل عمران:68)، 122
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ …» (نساء:59)، 59
«وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ …» (نساء:101)، 60
«اليَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ …» (مائده:3)، 60
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ …» (مائده:6)، 60
«يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ …» (مائده:54)، 87
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ …» (مائده:55)، 60
«وَ لَوْ أنَّهمْ أقامُواْ التَّوْرَاةَ وَ الْإنجِيلَ وَ مَا أنزِلَ إِلَيهِم مِّن رَبِّهِمْ» (مائده:66)، 22
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ …»(مائده:67)، 60
«وَ إِنَّ كَثيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ …»(انعام:119)، 120
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا …» (اعراف:96)، 23
«وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِح…» (اعراف:142)، 97
«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ …» (توبه:33)، 154
«…ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ…» (توبه:40)، 60
«إِنَّ اللَّهَ اشْترََى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» (توبه:111)، 16
«ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى» (توبه:113)، 77
«لا تَخَفْ» (هود:69)،90
«إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم» (رعد:11)، 22
«وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» (رعد:43)، 98
«لَئِن شَکَرتُم لأزیدنَّکُم» (ابراهیم:7)، 22
«وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْل» (نحل:68)، 85
«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ» (نحل:128)، 90
«قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ …»(كهف:38)، 73
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ …» (نور:55)، 156
«ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» (فرقان:57)، 92
«كَلَّا إِنَّ مَعِي رَبِّي سَيَهْدِين» (شعراء:62)، 99
«… أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ …» (نمل:22)، 85
«إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا»(احزاب:33)، 66
«إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ …» (احزاب:57)، 85
«فَلا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ» (یس:76)، 118
«وَ قِفُوهُمْ إِنَّهم مَسئولُون» (صافات:24)، 16
«وَ تِلْكَ الجَْنَّةُ الَّتىِ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُون» (زخرف:72)، 16
«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم» (حجرات:13)، 91
«فَيَوْمَئذٍ لا يُسْئلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لَا جَانٌّ» (الرحمن:39)، 16
«إِلى رَبِّها ناظِرَة» (قیامت:23)، 73
«وَ جاءَ رَبُّكَ» (فجر:22)، 81
«وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى» (لیل:17)، 60، 90
«وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى» (لیل:19)، 91
«إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى» (لیل:20)، 92
«وَ لَسَوْفَ يَرْضى» (لیل:21)، 92
«فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ» (شرح:7)، 85
«أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» (بینه:7)، 197
ب. نمایه روایات
پیامبر(ص): «لَن یُدخِلَ أَحَداً مِنکُم عَملُهُ الجَنّةَ»: 16
پیامبر(ص): «یا علی! منظور از «أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» تو و شیعه تو هستند.»: 68
پیامبر(ص): «مَا ظَنَّكَ بإثنينِ اللّه ثالثهُمَا»: 106
امام علی(ع): «فِینا و فی آلِ حَمِ آیَةٌ»: 123
امام صادق(ع): «لمَّا كانَ رسولَ الله(ص) في الغارِ»: 69
امام صادق(ع): «إِنْ نَسِيتَ مَسْحَ رَأْسِكَ حَتَّى تَغْسِلَ…»: 126
امام موسی کاظم(ع): «إغسلهُما غَسلاً»: 126
ج. نمایه اصطلاحات
اسلوب تفسیر: 17، 20، 39، 44، 45، 47، 48، 49، 50، 52، 54، 227
تفسیر به رأی: 31، 33، 120، 210، 211، 226، 229، 232
تفسیر تطبیقی: 10، 11، 12، 13، 14، 20، 22، 23، 24، 25، 26، 27، 28، 29، 30، 32، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 47، 48، 49، 51، 52، 53، 54، 55، 56، 57، 58، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 152، 156، 159، 160، 162، 163، 164، 165، 166، 168، 169، 171، 172، 173، 174، 175، 177، 178، 179، 180، 181، 183، 184، 186، 187، 188، 189، 190، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 200، 203، 204، 205، 206، 207، 209، 210، 211، 213، 215، 218، 222، 224، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 233، 235
تفسیر تقریبی: 180
تفسیر روایی، 35، 50، 51، 144، 186، 188، 210، 232
تفسیر شیعه: 75، 83، 84، 86، 88، 93، 113، 131، 137، 152، 161، 162، 177، 182، 186، 202، 210
تفسیر مقارن: 10، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 25، 26، 28، 32، 33، 34، 42، 48، 50، 54، 145، 146، 147، 186، 231، 233
تفسیرپژوهی: 8، 9، 10، 11، 14، 39، 40، 41، 42، 44، 46، 47، 95، 145، 148، 169، 172، 179، 204، 227، 230، 231، 235
روش تفسیر: 40، 46، 47، 168، 170، 187، 188، 189، 203، 213، 232
روششناسی: 11، 26، 38، 47، 58، 137، 165، 166، 167، 168، 187، 189، 232، 233
رویکرد: 43، 46، 50، 77، 92، 93، 110، 113، 128، 130، 144، 149، 153، 155، 156، 159، 160، 162، 163، 167، 168، 172، 175، 177، 179، 180، 182، 184، 186، 193، 198، 228
رهیافت اختلافجویانه: 181، 184، 185، 194، 203
رهیافت تقریبی: 193، 203
رهیافت جدلی: 43، 95، 96، 113، 128، 163، 180، 198، 228، 229
سبک تفسیر: 18، 45، 46، 47، 50، 71، 102، 162، 167، 188، 227
فقه تطبیقی: 53، 147، 181، 231، 234
مبانی تفسیر: 12، 25، 26، 28، 31، 41، 46، 47، 52، 58، 145، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 159، 160، 167، 168، 169، 170، 171، 172، 173، 174، 175، 176، 179، 180، 184، 185، 190، 191، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 203، 206، 207، 222، 228، 229، 231، 232، 233، 235
مختلف الحدیث: 16، 37، 51
مطالعه تطبیقی: 1، 5، 6، 26، 43
معرفتشناسی: 11، 40، 167
مکتب تفسیر: 46، 61، 81، 129، 167، 188، 222
هرمونتیک: 164
د. نمایه کتب
احکام القرآن: 71
الأصول العامه للفقه المقارن: 53
البرهان: 69، 108
التأویل و التفسیر بین المعتزله و السنه: 23
التفسیر التطبیقی منهج علمی لدراسۀ النصّ القرآنی: 23
التفسیر الموضوعی للقرآن بین کفتی المیزان: 23
التفسيرات الاحمديه في آيات الاحكام:109
الجامع لأحکام القرآن: 95
الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور: 95
الفتوحات الالهيه بتوضيح تفسير الجلالين للدقائق الخفيّه: 109
الکشف و البیان: 71
المحرر الوجیز: 72
المحیط الاعظم و البحر الخضّم: 94
المصابیح فی تفسیر القرآن: 71
بحوث فی اصول التفسیر و مناهجه: 10
بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت: 147 ،149
بررسی تطبیقی تفسیر آیات مهدویت: 147
بررسی تطبیقی تفسیر آیه امامت: 148
تبیان: 71
تفسیر اثنا عشری: 108
تفسیر القرآن العظیم: 95
تفسیر شاهی: 108
تفسیر قمی: 68
تفسیر گازر: 94
جامع البیان فی تأویل آی القرآن: 62
حاشیه خفاجي: 109
روض الجنان و روح الجنان: 71
زبدة البیان فی احکام القرآن: 108
طبقات المفسرین: 109
کنزالعرفان فی فقه القرآن: 94، 102
مباحث فی التفسیر الموضوعی: 17
متشابه القرآن: 71
مجمعالبیان: 71
مداخل جدیدة للتفسیر: 22
معالم التنزیل: 72
مفاتیح الغیب: 72، 85، 87، 89
منهج الصادقین: 108، 109، 128، 160، 163
تفسیر نمونه: 130
ارشاد العقل السلیم: 109
التفسیر الأثری الجامع: 130
التفسیر الموضوعی: 10، 15
الفرقان: 130
الکاشف: 130
الکاف الشاف: 76
المنار: 129،130
المیزان: 23، 130
امام علی(ع) و قرآن: 25
انوار التنزیل و اسرار التأویل: 95
آیات الأحکام تطبیقی: 54
بحر الکلام: 119، 120
تفسیر ابیالسعود: 109
تفسیر جزء سیام قرآن: 129
تفسیر سوره حمد: 129
دایرةالمعارف قرآن کریم: 11
دروس فی الفقه المقارن: 53
روح البیان: 109, 115, 116
روح المعانی: 109، 120، 128
الصافی: 113، 114، 115
عناية القاضي و كفاية الراضي على تفسير البيضاوي: 109
غرائب القرآن و رغائب الفرقان: 95
الکشاف: 75، 76، 81
مجمع البیان: 75، 81، 93، 113، 114
من وحی القرآن, 130
مواهب علّیه: 94، 95، 105، 106
نورالثقلین: 70، 108، 238
Abstract
The development of comparative studies and its efficiency in Humanity sciences goes forward to the realm of interpretation and establishing an academic discipline with this title as well. While there are different views about the comparative interpretation that have not been assessed, this study is attempting through the processes of description, analysis and judgment to determine the cognitive foundations about comparative interpretation then to revise and deepen the efforts about it. The analytic readings about comparative interpretation show that there is no consensus about its nature between interpretation researchers and there are different kinds of comparative interpretations. In this study, assuming the Shiite-Sunni interpretation approaches in comparison, heritage interpretation in terms of comparison was examined. It was found that the new comparative interpretation is the developed and comprehensive comparison of traditional interpretation. In this study, the historical process of comparison in the interpretation of Quran and its milestones is considered as well. Relying on this information, Methodology characteristics in comparative interpretation, in terms of bases, attitudes and methods are explained. The basics of an interpreter in comparative interpretation acknowledge the differences in the interpretation of verses in terms of religion. And it is based on the rightfulness of the specific beliefs of religion and the degree of validity of the resources of other religious interpretation. According to the bases, two main attitudes in comparative interpretation are reconciliatory and polemical attitudes. In this study, the methodology of the comparative interpretation in two fields is considered: transference and criticism of the ideas, and also the defects threatening the comparative interpretation are surveyed to eliminate them and conduct comparative interpretation in a way to result in more regularity and more efficiency in the interpretation of Quran.
Keywords: Interpretation Methodology, Comparative Studies, Comparative Interpretation, Shiite-Sunni Interpretation, Reconciliatory Interpretation, Polemical Interpretation
The University of Qom
Faculty of the Theology and Islamic Studies
A Thesis Submitted in Partial Fulfillment of the Requirement for the Degree of Master of Doctor of Comparative Interpretation
Title:
Criticism and Evaluating of the Nature, Bases and Method of Comparative Interpretation
Supervisor:
Dr. Mohammad Kazem Shaker
Advisors:
Dr. Mohammad Taghi Diari
Dr. Sayed Hedayat Jalili
By:
………
Spring , 2015
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.